مطالب زناشویی و معرفی محصولات زناشویی اصل

همانطور که روز دوشنبه وعده داده شده است ، امروز در وبلاگ روابط گوتمن ، ما می خواهیم مقاله ای را که اخیراً در بررسی بازرگانی هاروارد منتشر شده است به ا

محل کار: نسبت ستایش به نقد ایده آل

همانطور که روز دوشنبه وعده داده شده است ، امروز در وبلاگ روابط گوتمن ، ما می خواهیم مقاله ای را که اخیراً در بررسی بازرگانی هاروارد منتشر شده است به اشتراک بگذاریم که به تحقیقات دکتر گوتمن ارجاع می دهد. این یک مطالعه که به بررسی 60 تیم رهبری واحد استراتژیک و تجاری در یک شرکت بزرگ پردازش اطلاعات پرداخته است. یافته های آنها باعث کشف ما از نسبت مثبت 5: 1 به نسبت منفی می شود (درباره 5: 1 در اینجا بخوانید). بنابراین ، تیمهای تجاری از زوج های موفق چه می توانند بیاموزند؟

نسبت ستایش به نقد ایده آل
توسط جک زنگر و جوزف فولکمن

کدام یک در بهبود عملکرد تیم مؤثرتر است: استفاده از بازخورد مثبت برای اطلاع مردم هنگام کار خوب یا ارائه نظرات سازنده برای کمک به آنها هنگام پیگیری؟

تحقیقات جدید نشان می دهد که این یک سؤال حیله گر است. پاسخ ، همانطور که ممکن است به طور شهودی انتظار داشته باشید ، این است که هر دو مهم هستند. اما سوال واقعی این است - در چه نسبت؟

این تحقیق که توسط امیلی هیافی و مشاور مارسیال لوسادا انجام شده است ، تأثیر 60 تیم رهبری واحد استراتژیک در یک شرکت بزرگ پردازش اطلاعات را بررسی کرده است. "اثربخشی" با توجه به عملکرد مالی ، رتبه بندی رضایت مشتری ، و رتبه بندی بازخورد 360 درجه از اعضای تیم اندازه گیری شد. عاملی که بیشترین اختلاف را بین بیشترین و موفق ترین تیم ها ، هفی و لوسادا پیدا کرد ، نسبت نظرات مثبت (مثلاً "من با آن موافقم" یا "این یک ایده عالی") به نظرات منفی است (" من با شما موافق نیستم "" ما حتی نباید این کار را انجام دهیم ") که شرکت کنندگان به یکدیگر بسنده کردند. (اظهارات منفی باید به این نکته اشاره کنیم که می تواند تا حد اظهارات طعنه آمیز یا تحقیر آمیز پیش برود.) میانگین نسبت تیم های با بالاترین سطح 5.6 (یعنی تقریباً برای هر نظر منفی شش نظر مثبت) است. تیم های با عملکرد متوسط ​​1.9 (تقریبا دو برابر نظرات مثبت نسبت به تیم های منفی) به طور متوسط ​​بودند. اما میانگین برای تیم های کم عملکرد ، 0.36 تا 1 بود تقریباً برای هر نظر مثبت سه نظر منفی بود.

بنابراین ، در حالی که ظاهراً بازخورد کمی منفی به طول می انجامد ، یک بخش اساسی از ترکیب است. چرا؟ اول ، به دلیل توانایی جلب توجه کسی به عنوان یک ضرب و شتم در کنار آن فکر کنید. دوم ، مطمئناً ، بازخوردهای منفی را در برابر خودكامگی و تفكر گروهی محافظت می كند.

و سوم ، تحقیقات خود ما نشان می دهد ، این به رهبران كمك می كند تا نقاط ضعف جدی را بر طرف كنند. کلمه کلیدی در اینجا جدی است. شرکت ما بازخورد 360 درجه ای را به رهبران ارائه می دهد. ما در بین 50،000 رهبر یا حتی رهبران موجود در بانک اطلاعاتی ما مشاهده کرده ایم که کسانی که بیشترین اظهار نظر را دریافت کرده اند ، کسانی بودند که به طور کامل ، بیشترین بهبود را داشتند. به طور خاص ، داده های جمع آوری شده ما نشان می دهد که سه چهارم افرادی که کمترین نمره کارآیی رهبری را کسب کرده اند و تلاش کردند تا پیشرفت کنند ، پس از یک سال به طور متوسط ​​33 درصد صدک در رتبه های خود قرار گرفتند. یعنی آنها توانستند از صدک 23 (وسط بدترین) به سمت صدک 56 (یا مربع وسط بسته) حرکت کنند.

هنگامی که ما این را یادآوری کردیم ، تعدادی از همکاران ابروهای خود را بالا برده اند زیرا ما به شدت در اردوگاه هستیم و پیشنهاد می کند که رهبران روی نقاط قوت خود کار کنند. چگونه می توانیم این دیدگاه های به ظاهر خلاف را آشتی دهیم؟ ساده: افرادی که بیشترین بازخورد را دریافت می کنند بیشترین فضای رشد را دارند. این در حال حاضر برای کسی که در صدک 90 است خیلی پیشرفت نمی کند خیلی سخت تر است.

اما به وضوح این مزایا با هزینه های جدی همراه است یا میزان بازخورد منفی که منجر به عملکرد بالا می شود بیشتر خواهد بود. بازخورد منفی زمانی مهم است که به سراغ یک صخره برویم و به ما هشدار دهد که واقعاً بهتر است از انجام کارهای وحشتناک دست بکشیم یا کارهایی را انجام دهیم که فوراً انجام نمی دهیم. اما حتی باهوش ترین انتقاد می تواند روابط را خراب کند و اعتماد به نفس و ابتکار عمل را تضعیف کند. مطمئناً می تواند رفتار را تغییر دهد ، اما باعث نمی شود مردم بهترین تلاش خود را انجام دهند.

فقط بازخورد مثبت می تواند باعث ایجاد انگیزه در افراد شود تا به خوبی به آنچه انجام می دهند ادامه دهند و آن را با قاطعیت ، عزم و خلاقیت بیشتری انجام دهند. شاید به همین دلیل است که ما با اکثریت قریب به اتفاق رهبران پایگاه داده خود ، هیچ ضعف برجسته ای را پیدا نکردیم ، که بازخورد مثبت همان چیزی است که آنها را به ادامه پیشرفت ترغیب می کند. در حقیقت ، برای کسانی که در بانک اطلاعاتی ما هستند و بالاتر از حد متوسط ​​شروع کرده اند (اما هنوز زیر صدک 80 هستند) ، بازخورد مثبتی مانند بازخورد منفی برای گروه پایین انجام شد. با تمرکز بر نقاط قوت آنها ، 62 درصد از این گروه توانستند 24 درصد امتیاز کامل را بهبود بخشند (حرکت از 55 به صدک 79). سود مطلق به اندازه رهبران با بیشترین خطر در حد نیست ، زیرا آنها خیلی جلوتر رفتند. اما فواید سازماندهی رهبران متوسط ​​به افراد خوب بسیار بیشتر است ، زیرا آنها را در مسیر تبدیل شدن به رهبران استثنایی قرار می دهد .

منبع : ثانیکالا

 

 

+ نوشته شده در  جمعه 20 دی 1398ساعت 22:29  توسط النا امیری